مبادا نشناسیمش...
10 اسفند 1396 توسط اكرم شيرائي
پیرمردی داخل حرم دستی کشید روی پای جوانی که کنار او نشسته بودو گفت سواد ندارم برایم زیارتنامه میخوانی تاگوش دهم. جوان باکمال میل پذیر فت و شروع کرد به خوانـدن زیارت نامه السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ …. وسـلام داد به معصومیـن تا امام… بیشتر »