انتخاب اسم...
من اسم دختر اولم را گذاشته بودم «ضحی». مادرشان و اطرافیان از اسم ضحی خیلی خوششان آمده بود. خدمت حاج آقا مجتبی تهرانی رسیدم، بچه در بغلشان بود تا اذان و اقامه بخوانند، اذان و اقامه را خواندند و
فرمودند: اسمش را چه گذاشتی؟ گفتم «ضحی». ایشان مکثی کردند و اخمی درهم کشیدند و گفتند «ضحی»! گفتم: بله آقا! خداوند متعال به آن قسم خورده. ایشان گفتند: خوب، این که ملاک نیست.
بعد فرمودند: «شما باید اسمش را می گذاشتید مهدیه، زهرا، فاطمه و…» من گفتم: این اسامی در خانواده تکراری بود. گفتند: «تکراری؟! خانواده؟!» بعد گفتند: «حالا شناسنامه هم گرفتید؟» دیگر ماندم چه بگویم، عرض کردم: جسارتا بله. ایشان گفت: «عیب ندارد. انشاالله مبارک باشد.»
بعد فرمودند: «باز خدا پدر و مادرت را بیامرزد که رفتی اسم قرآنی انتخاب کردی؛ بعضی اسم بچهشان را میگذارند چلچله و فلان و از این حرفها. باز خدا پدر و مادرت را بیامرزد تو رفتی اسم قرآنی انتخاب کردی».
برگرفته از کتاب حاج آقا مجتبی صفحه 127